کد مطلب:193920 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:177

احسان به خویشتن
و أحسنوا الی أنفسكم ما استطعتم، فان أحسنتم أحسنتم لأنفسكم و ان اسأتم فلها و جاملوا الناس [1] ؛ تا می توانید به یكدیگر نیكی كنید؛ زیرا هر چه خوبی كنید به خود كرده اید و اگر بدی كنید به خودتان بدی كرده اید.

در كتاب های بلاغت، اصطلاحی به نام «تقابل جمعین» آمده است، یعنی جمله ظهور در كل فرد داشته باشد، مثلا وقتی گفته می شود «باع القوم دوابهم» معنای جمله این است كه افراد قوم هر كدام به طور جداگانه حیوانات خود را فروختند، نه این كه همه قوم تمام حیواناتشان را جمع كرده باشند، آن گاه در یك معامله همه را یك جا فروخته باشند.

فرمایش گران بهای امام علیه السلام نیز در این جا مصداق تقابل جمع است. به این معنا كه منظورشان این بوده است كه هر كدام از شیعیان باید در حق نفس خویشتن نیكی نماید، یعنی من به نفس خود نیكی كنم، شما به نفس خود نیكی كنید، و همین طور همه مردم.

امام علیه السلام در این بخش از سخنان خویش از شیعیان می خواهند كه به خود نیكی كنند. اما منظور از احسان و نیكی چیست؟ شاید در ابتدای امر انسان تصور كند این مطلب روشن است و نیاز به گفتن ندارد. ولی امام در دنباله روایت آیه ای را می خوانند كه تا حدودی منظور ایشان را از احسان روشن می كند: «ان أحسنتم أحسنتم لأنفسكم و ان أسأتم



[ صفحه 118]



فلها [2] ؛ اگر كار خوب انجام دهید، در حق خود خوبی كرده اید و اگر كار بدی را مرتكب شدید، در حق خود بدی كرده اید». امام صادق علیه السلام، قبل از ذكر این آیه می فرمایند هر اندازه می توانید در حق خود خوبی كنید و تعبیر «ما استطعتم» را به كار می برند. در روایات و آیات دو كلمه «استطعت و شئت» از لحاظ معنا تفاوت دارند و در موارد مختلفی استعمال شده اند. استطعت، ناظر به امر لازم و مهمی است و هر جا ذكر گردد، به این معنا است كه تا هر قدر می توانی انجام بده، یعنی تا زمانی كه یك كار لازم است باید آن را انجام دهی. در قرآن كریم آمده است: «فاتقوا الله ما استطعتم [3] ؛ تا جایی كه می توانید تقوای الهی پیشه كنید» یعنی هر چقدر كه می توانید تقوا داشته باشید، مگر در جایی كه نمی توانید، كه در آنجا دیگر استثنای منفصل است. و «و لله علی الناس حج البیت من استطاع [4] ؛ حج این خانه برای خدا بر كسی كه می تواند واجب است» ولی در مقابل، «شئت» برای امور دلخواه و اختیاری است؛ برای مثال شیخ در مكاسب روایتی از حضرت امیر علیه السلام نقل كرده است كه در آن می فرمایند: «أخوك دینك فاحتط لدینك بما شئت [5] ؛ برادر تو دین تو است پس هر چه می توانی برای دین خود احتیاط كن»، آبی كه مشتبه است و انسان نمی داند پاك است یا جنس، بهتر است از آن پرهیز شود. بنابراین كلمه «شئت» متضمن امر لازم نیست، بلكه اگر در جایی ذكر شد نشان دهنده ی آن است كه هر اندازه كه می خواهی این كار را انجام بده. در این قسمت از رساله نیز از لفظ «استطعت» استفاده شده است كه متضمن امر لازم است. ناگفته نماند این قانون در امور اقتضایی وجوب، و در امور غیر اقتضایی استحباب را می رساند. در هر صورت امام در اینجا نفرموده اند: «ما شئتم»؛ یعنی تا جایی كه دلتان می خواهد به خود احسان كنید، بلكه احسان به خویشتن را امری لازم دانسته اید كه در صورت امكان انسان ها نباید از آن دریغ ورزند و غافل بمانند.



[ صفحه 119]



حضرت برای روشن شدن بهتر كلام خویش، آیه ای از قرآن را شاهد آورده اند كه نشان می دهد هر كه نیكی كند در حقیقت به خود نیكی كرده است. روایتی از امیرمؤمنان علیه السلام نقل شده است كه فرمودند: «من به كسی احسان نكرده ام و كسی در حق من بدی نكرده است». عرض شد: یا امیرمؤمنان، شما در طول عمر خویش به همه احسان كرده اید و افرادی نیز به شما اسائه ادب كرده اند. حضرت فرمودند: «هر چه احسان كرده ام به خود كرده ام، و هر كسی به من بدی كرده به خودش بدی كرده است».

انسان باید باور داشته باشد هنگامی كه به دیگران كمك و نیكی می كند در واقع به خودش نیكی كرده است. گر چه طرف مقابل از نیكی ما سودی می برد، اما سود بیشتری نصیب خود ما می شود. در ظاهر آن كه از ما درس می آموزد، عالم می شود، آن كه از ما پول می خواهد مشكلش حل می شود، اما ثوابی كه در نامه اعمال ما ثبت می گردد، به مراتب بیشتر از سودی است كه آنها از نیكی ما برده اند. چرا كه در آخرت این نیكی ها خریدار دارد و به كار می آید، اما كاربرد پول فقط در این دنیای فانی است. كسی كه در مقابل تندخویی برادر مؤمنش بردباری می كند و شكیبایی از خود نشان می دهد، به او احسان نكرده، بلكه به خویشتن احسان كرده است. باید نیكی به دیگران در ما ملكه شود. باید در تمام ادوار زندگی، در توانگری و تنگدستی، در گرفتاری و آسانی، در شادی و اندوه، این جمله در ذهن ما باشد: «و احسنوا الی انفسكم؛ به خود احسان كنید». مراد حضرت از این جمله این نیست كه غذای خوب بخورید، پول بیشتری جمع كنید، و یا خوب استراحت كنید، بلكه می فرماید در مقابل بدی دیگران بردبار باشید؛ چرا كه این بردباری احسان به خودتان است. نقل شده است كه مرحوم آیت الله العظمی بروجردی قدس سره [6] زمانی كه زعامت حوزه علمیه با آن همه مسئولیت ها و سختی ها بر عهده ی ایشان بود فرموده بودند: «از این كه از اول ماه تا آخر ماه از مردم پول بگیرم و قبض ها را مهر كنم، دستانم خسته می شود!» با این كه ایشان با آن پول شهریه طلاب را می دادند و قاعدتا باید از وصول این وجوه خوشحال می شد؛ چرا كه اگر این پول ها نمی رسید باید



[ صفحه 120]



قرض می كردند و با مشكل مواجه می شدند. در عین حال فرموده بودند، پول دادن برای من آسان تر از پول گرفتن است. انسان وقتی پول را می گیرد، مسئولیتی را پذیرفته است و وقتی آن پول را، البته با رعایت ضوابط، می دهد از مسئولیت رهایی می یابد و بارش سبك می شود.


[1] متن نامه.

[2] اسراء، آيه 7.

[3] تغابن، آيه 16.

[4] آل عمران، آيه 97.

[5] وسائل الشيعه، ج 27، ص 167؛ بحارالانوار، ج 2، ص 258.

[6] سيد محمد حسين طباطبائي بروجردي (1340 - 1252 ش) از جمله عالمان و مراجع بزرگ كم نظير عالم تشيع است كه در عمر با بركت خود بزرگ ترين و بيشترين خدمات را به اسلام و مسلمانان كرده است.